Web Analytics Made Easy - Statcounter

هرچند علامه امینی با «الغدیر» شناخته می‌شود، اما با چاپ کتاب «شهداءالفضیله» در نجف، عالمان بزرگی برای تشویق مؤلف جوان آن، تقدیرنامه‌ها نوشتند و جالب آن‌که او را در همان زمان‌ها با لقب «علامه» یاد کردند.

به گزارش خبرنگار فعالیت‌های دینی خبرگزاری فارس، فقدان علامه امینی، محقق، پژوهشگر و مولف کتاب پرزحمت «الغدیر» حالا به نیم قرن می‌رسد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او ۱۲ تیرماه ۱۳۴۹ در حالی دنیا را بدرود گفت که کم‌تر از ۷۰ سال داشت و بسیاری از پژوهندگان، مرگ او را بر اثر ضعف مفرط جسمانی ناشی از کثرت تحصیل، تلاش علمی، مطالعه و امتداد و پیگیری نوشتن دانسته‌اند.

سفرها و رنج‌ها

با این‌که عبدالحسین امینی، زاده ۱۳۲۰ هجری قمری در سراب (آذربایجان ایران) بود، اما خیلی زود تصمیم گرفت برای کسب علوم دینی به مرکز ثقل فضیلت و دانش برود و در جوار مضجع مولای متقیان، علی علیه‌السلام به تحصیل بپردازد. او که تحصیلات مقدماتی را در مدرسه «طالبیه» تبریز زیر نظر فضلای این مدرسه از جمله پدرش، مرحوم شیخ احمد امینی، همچنین مرحوم آیت‌‌الله سید محمد بن عبدالکریم موسوی، مرحوم آیت‌الله سیدمرتضی حسینی خسروشاهی، مرحوم آیت‌الله شیخ حسین توتونچی و مرحوم علامه شیخ میرزا علی‌اصغر ملکی گذرانده بود، خیلی زود آهنگ سفر به نجف اشرف کرد تا در این مرکز علمی جهان تشیع، به شاگردی کسانی چون مرحوم آیت‌الله سیدمحمد حسینی فیروزآبادی، مرحوم آیت‌الله سید ابوتراب ابوالقاسم خونساری، مرحوم آیت‌الله میرزا علی ایروانی و مرحوم آیت‌الله میرزا ابوالحسن مشکینی مفتخر شود.

سفر اول او به نجف، موجب بارور شدن نهال علمی علامه امینی شد؛ به نحوی که هنگام بازگشت به تبریز، جمعی از طلاب جوان با شوق فراوان پای درس او نشستند و علوم اسلامی را از علامه فرا گرفتند.

نگارنده «الغدیر» اما دلش پیش نجف بود و با وجود درخواست‌ها و تقاضاهای مدارس علمیه ایران، بی‌قرار شهر مولا علی (ع) بود. پس دوباره آهنگ نجف کرد و راهی آن سامان شد. منتها او نه به قصد سفر که به نیت مهاجرت و حضور دائمی در این شهر، بساط زندگی‌اش را گرد آورد و به نجف هجرت کرد.

به گفته دکتر محمد امینی، فرزند علامه، پدرش این بار، افتخار تحصیل علوم دینی در محضر نوابغ مذهب شیعه را به دست آورد و در مجالس درسی نخبگان دین و مراجع تقلید آن روز به استمرار حاضر شد. مرحوم آیت‌الله سیدمیرزا علی شیرازی، مرحوم آیت‌الله شیخ میرزا حسین نائینی نجفی، مرحوم آیت‌الله سیدابوالحسن موسوی اصفهانی، مرحوم آیت‌الله شیخ محمد حسین اصفهانی غروی و مرحوم آیت‌الله شیخ محمدحسین کاشف‌الغطاء، مهم‌ترین استادان وی بودند که علامه، پای درس و بحث آنان به درجه اجتهاد رسید.

در روزگاری که او اجازه نقل حدیث را از علمای نامی جهان اسلام به دست آورده بود، سفرهای علمی علامه برای نگارش کتاب‌های مختلف از جمله مجموعه ارزشمند «الغدیر» از مبدأ نجف اشرف به سایر سرزمین‌های اسلامی آغاز شد.

فرزند او می‌نویسد: «علامه برای تالیف کتاب الغدیر، منابع مورد نیاز موجود در کتابخانه‌های عمومی و خصوصی نجف اشرف را به دقت بررسی و سپس برای تکمیل تحقیقات خویش به ایران، هند، سوریه و ترکیه سفر کرد و مصادر مربوط و موجود در کتابخانه‌ها را با تلاشی تحسین‌برانگیز و در عین حال حیرت‌آور مطالعه و احیاناً استنساخ کرد.»

محصول سفرهای مکرر او به این چهار کشور، کتابی در ۲۰ جلد به زبان عربی با نثری بسیار پخته و ادبی است که تاکنون ۱۱ جلد آن به زیور طبع آراسته شده و انتشار ادامه آن، نه تنها به عمر علامه نرسید که بعد از ۵۰ سال، همچنان به صورت دستنویس نزد خانواده وی باقی مانده است.

علامه خود می‌گوید که برای نوشتن الغدیر، ۱۰ هزار کتاب را (که ممکن است هر کتاب در چند مجلد باشد) از بای بسم‌الله تا تای تمت خوانده‌ و به ۱۰۰ هزار کتاب مراجعات مکرر داشته است. به همین دلیل است که جمله‌ای بدون دلیل و بدون ماخذ در الغدیر نوشته نشده است.

شاگردان ممتاز و سرشناس علامه

علامه عبدالحسین امینی، شاگردان بی‌شماری داشته اما عنوان شاگرد ممتاز مکتب او، برازنده تنها سه نفر بوده است. سیدعبدالعزیز طباطبایی یزدی (معروف به محقق طباطبایی)، سیدحیدر (دانشمند عراقی) و ابراهیم انصاری خوئینی زنجانی، آن سه تنی هستند که هر کدام، در یک کشور ریشه دارند. محقق طباطبایی، متولد نجف اما اصالتاً ایرانی است، سیدحیدر اهل عراق و انصاری خوئینی با وجود داشتن پسوند خوئینی (روستایی از توابع زنجان) از مهاجران مدینةالنبی (عربستان) به سمت بحرین، سپس سیستان در جنوب ایران و بعد از آن عراق بوده است. آیت‌الله انصاری خوئینی صاحب کتاب «ملاحم القرآن و تعلیقات علی أوائل المقالات» و کتاب «المباحث الکلامیه فی مصنفات الشیخ الانصاری» است. همچنین محقق طباطبایی، به تنهایی دارای ۳۲ اثر تألیفی است که تعدادی از آن‌ها حاشیه‌نگاری بر کتاب شریف «الغدیر» است و به سیاق استاد او نوشته شده‌اند. مستدرک‌الذریعة، أضواء علی الذریعة، تهذیب الذریعة، تعلیقات علی طبقات أعلام‌الشیعة و معجم أعلام‌الشیعة، تعداد دیگری از آثار او هستند.


آیت‌الله محقق طباطبایی یزدی از شاگردان سرشناس علامه امینی

محقق طباطبایی البته درباره شاگردی‌اش در محضر علامه امینی می‌گوید که او در نگارش «الغدیر» هیچ کسی را پیرامون خود نداشته و تنها و یکه این مجموعه را تحقیق و قلمی کرده است: «[من] در استنساخ یک مقداری کمک [کردم]. گاهی یک رجالی را ایشان می‌گشتند شرح حالش را پیدا کنند، در رجال اسناد یا امثال اینها، یک مقدار معطل می‌شدند و پیدا نمی‌کردند، به من می‌دادند و می‌گفتند با فرصت بیش‌تری من بگردم و پیدا کنم و در اختیارشان قرار بدهم و ایشان مشغول کارهای مهم‌تری می‌شدند. در جمع‌آورد مدارک، شاگردان و دستیارانی نداشتند و یک تنه عمل می‌کردند.»

علامه امینی به جز «الغدیر» آثار دیگری هم دارد

هرچند شیخ عبدالحسین امینی، معروف به علامه امینی با کتاب گرانسنگ «الغدیر» شناخته می‌شود، اما شهداءالفضیله، کامل‌الزیارات، ادب‌الزائر لمن یَمم الحائر، سیرتنا و سنتنا سیرة نبیّنا و سنتهٌ،‌ تفسیر سوره فاتحةالکتاب، المقاصد العلیّه فی المطالب السنیة و کتاب مهم «فاطمةالزهرا» هم در میان آثار مطبوع و چاپ‌شده او به چشم می‌خورد.

از «الغدیر» که بگذریم، «شهداءالفضیله» نام کتابی مشتمل بر شرح حال ۱۳۰ تن از علمای شهید و چگونگی شهادت آنان در طول تاریخ است. این افراد، صریحاً در راه مبانی اسلامی و فضائل اجتماعی شهید شده‌اند یا به نوعی از باب داشتن چنین موضعی به شهادت رسیده‌اند. گروه عمده‌ای از نامبردگان در کتاب، کسانی‌اند که در خصوص تشیع و دفاع از ولایت مولا علی و آل علی (ع) شهید شده‌اند. علامه امینی در این کتاب، شهدای عالمان شیعه را از قرن چهارم هجری قمری به بعد آورده است. از این رو که علمای سه قرن قبل از آن، شرح حالشان در کتاب‌ها و فرهنگ‌های بسیاری گردآوری شده است. مؤلف، شرح حال برخی از شهیدان مشهور شیعه را که از شخصیت‌ها و فاضلان بوده‌اند، ولی به عنوان عالم، شهرت نداشته‌اند نیز با ملاحظه اهمیت آنها آورده است.


تصویر جلد سه چاپ از کتاب شهداءالفضیله نوشته علامه امینی در کشورهای مختلف

این کتاب که با عنوان «شهیدان راه فضیلت» به فارسی ترجمه شده است، ابتدا در نجف و در سال ۱۳۵۵ قمری به چاپ رسید و عالمان بزرگی برای تشویق مؤلف جوان آن، تقدیرنامه‌ها نوشتند و جالب آن‌که او را در همان زمان‌ها با لقب «علامه» یاد کردند. کسانی که او را علامه خواندند، افرادی بی‌نام و نشان و کم‌اهمیت نبودند و نام سیدابوالحسن اصفهانی (مرجع شیعه)، سیدحسین طباطبایی قمی (مرجع مجاهد)، محمدحسین غروی اصفهانی (فقیه فیلسوف و شاعر معروف و متخلص به «کمپانی»)، آقابزرگ تهرانی و میرزا محمدعلی اردوبادی در میان آن‌ها به چشم می‌خورد.

چاپ دوم این کتاب به زبان فارسی در قم و به سال ۱۳۹۳ قمری انجام شد که سه مقاله در آغاز کتاب افزوده شده است.

طی روزهای بعد با علامه امینی و قلم و سختکوشی وی در پدید آوردن مجموعه‌ای در دفاع از تشیع بیش‌تر آشنا خواهید شد. خبرگزاری فارس این پرونده را تا عید سعید غدیر ادامه خواهد داد. برای آشنایی با این عالم جهان تشیع، مطالب دیگری در گروه فرهنگ فارس منتشر شده که می‌توانید اینجا، اینجا و اینجا را ببینید.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: علامه امینی الغدیر تشیع نجف اشرف مرحوم آیت الله شیخ محقق طباطبایی علامه امینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۰۱۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است

روزنامه اعتماد  در مطلب خود تحت عنوان «پرونده باز است» با انتشار یک مقدمه به قلم بهاره شبانکارئیان نوشت:

* طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

در ادامه این مطلب آمده است:

* «ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....

* و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

* مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

* با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است. پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید:

* «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

* (در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده): «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد.

* به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

* دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....

* ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

* این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

* ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

* پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...

tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟

دیگر خبرها

  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
  • تألیف کتاب«روش تحقیق در مدیریت» توسط عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد
  • تصاویری متفاوت از سید حسین خمینی بعد از فوت مادرش
  • وضعیت منـزل سید حسین خمینی بعد از فوت مادرش را ببینید | تصویـر
  • تصاویری از حال و هوای منزل سیدحسین خمینی بعد از فوت مادرش + تصاویر
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • تصاویری از حال و هوای منزل سیدحسین خمینی بعد از فوت مادرش
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • خون شریک ۲ + فیلم